به گزارش ايسنا، حال این پرسشها مطرح است که آیا سلایق مردم رسانهها را به سمت پرداختن به چنین خبرهایی کشانده و اصلا سبک نگارش خبرهای حوادث و به اصطلاح اخبار بد چگونه باید باشد؟ و اینکه چگونه میتوان ضمن توجه به رسالت آگاهیبخشی رسانه، آسیبهای پرداختن به چنین اخباری را به حداقل رساند؟
دکتر مجید رضاییان - استاد دانشگاه - به پرسشهای بالا پاسخ داد و جوانب زیانبار اخبار بد را نیز تشریح کرد.
پژوهشگر ژورنالیزم با بیان این مطلب که جامعه با یک عنصری به نام سیاستگریزی مواجه است، گفت: فکر میکنم شاید ریشه خیلی از مسائل از سیاستگریزی ناشی میشود. جامعهای که سیاستگریز باشد به سمت اخبار هیجانی، بد، غیرسیاسی و به ویژه حوادث میرود و یکی از وجوه سیاستگریزی شاید در جامعه ما همین باشد.
او ادامه داد: ژورنالیسم در شرایط کنونی به عنوان زیرشاخهای از ارتباطات، از نظر فرهنگی نتوانسته است مخاطب خود را در جامعه ما به واقع قانع کند. مخاطب ما قانع نشده است و هر گاه مخاطب ما از نظر اقناعی کم بیاورد، هر گاه نتوانیم از طریق ژورنالیسم به مخاطب آنچه که باید در عرصه فرهنگ بدهیم، به سطوح پایین روی میآورد؛ سطوحی که فرهنگی نیستند، اما اصطلاحا از نظر رسالت رسانه در مکتب فرانسوی در ژورنالیسم پایهای به نام سرگرمی و تفریح محسوب میشود. طبیعتا از اخبار عرصه فرهنگی در زیرمجموعه ارتباطات به سمت اخبار تفریح و سرگرمی میروند.
رضاییان که سردبیر و مدیر تحریریهی روزنامههایی از جمله انتخاب، ایران و جام جم بوده، در بخش دیگری از گفتوگوی خود اخبار سیاسی را یکی از عواملی دانست که در محقق شدن آگاهی جمعی موثر است اما نیاز به شفافسازی دارد و گفت: ما باید به این مساله دقت داشته باشیم که اخبار سیاسی ما اخباری است که راه را نشان میدهد، چه در عرصه سیاست و چه اقتصاد. ما نیاز به شفافسازی داریم. به میزانی که شفافسازی پایین است، طبیعتا مخاطب ما به رسانههای دیگر روی میآورد تا خودش را از طریق آن تغذیه کند. حتی ممکن است از آنجا هم به آن جواب اصلی که میخواهد نرسد و از آن هم دلسرد میشود، در نتیجه اینها عواملی هستند که گرایش مخاطب را به این ژانر از رسالت رسانهای یعنی خبرهای مربوط به تفریح و سرگرمی نشان میدهد.
عضو هیات علمی دانشکده علوم ارتباطات و خبر دانشگاه آزاد، با تاکید بر اینکه اساسا تقسیمبندی اخبار خوب و بد نداریم، توضیح داد: اگر قرار باشد همه نیاز مخاطب در اخبار سرگرمی و تفریحی خلاصه شود، طبیعتا مخاطب ما را از عنصری به نام آگاهی جمعی دور میکند.
رضاییان که از جمله کارهای ویژهاش استفاده از تیترهای یک یا دو کلمهای از شب اول تا بیست وهشتم حادثه 11 سپتامبر بوده است، در ادامهی مطالب بالا به تئوری ماکس وبر اشاره کرد و گفت: وقتی جامعه قرار است ساخته شود به آگاهی جمعی نیاز دارد، آگاهی جمعی لزوما با اخبار حیطهی سرگرمی و تفریح ایجاد نمیشود. حتما به عرصههای دیگر که نیاز مخاطب است، باید توجه شود؛ بنابراین زیان اول این است که توجه بیش از حد به اخبار تفریح و سرگرمی مخاطب را از نیازهای اصلیاش دور میکند. در تفاوت مکتب فرانسوی و آمریکایی، در روزنامهنگاری، اصلی به نام همبستگی اجتماعی وجود دارد و طبیعتا اخبار فرهنگی و اخبار سیاسی و اقتصادی سبب همبستگی اجتماعی میشود، اما لایهای به نام اخبار تفریحی و سرگرمی و فان لزوما سبب ایجاد هدف مشترک یا همبستگی اجتماعی نخواهند شد.
وی سپس به پیامدهای انتشار اخبار حوادث و هیجانی در رسانهها اشاره کرد و گفت: در اخبار حوادث امری به نام هنجاریهای اجتماعی و ناهنجاریهای اجتماعی وجود دارد. ما به هر میزان که اخبار اجتماعی را به سمت هنجارهای اجتماعی، اخبار شیرین، خواندنی و جنبههای آموزنده ببریم بیشتر میتوانیم موفق باشیم. اما ناهنجاریهای اجتماعی مثل سرقت و همه آسیبهای اجتماعی به جای اینکه آموزنده باشند، بیشتر خشونت در جامعه را ترویج میکنند؛ یعنی بهتر است سوژههای ما بیشتر به سمت شیرینیهای حوادث بروند.
رضاییان در پایان گفتوگوی خود در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا رسانهها برای جذب مخاطب بیشتر، با انتشار اخبار هیجانی با یکدیگر رقابت میکنند، گفت: رسانهها در قبال این اخبار با یکدیگر رقابت میکنند که رقابت آنها رقابت سالمی نیست. به جهت اینکه ما به این ترتیب میتوانیم مخاطب را به سمت خودمان جذب کنیم اما لزوما نمیتوانیم مخاطب را با خودمان همراه کنیم. بر اساس مدل ارتباطی «لاسول» ما در ارتباط با مخاطب یاد گرفتهایم که مخاطب آن زمانی که با ما همراهی میکند پایدار است. زمانی که مخاطب ما را انتخاب میکند به معنای این نیست که با ما همراهی میکند. این دست از اخبار ممکن است که مخاطبان را به سمت رسانه سوق دهد اما به معنای این نیست که آن رسانه در جهت انتخاب آن مخاطب قرار گرفته و میتواند با آن همراه باشد.
نظر شما